یکی از چالشهای عکاسان در خرید یا ارتقاء دوربین عکاسی انتخاب بین دوربینهای DSLR یا بدون آینه (Mirrorless) است. در این زمینه در بین عکاسان نظرات متفاوتی وجود دارد که باعث میشود گروهی روی استفاده از دوربینهای DSLR پافشاری کنند و گروه دیگر به ستایش دوربینهای بدون آینه بپردازند.
دوربینهای بدون آینه هر سال سهم بزرگتری از بازار دوربینهای عکاسی را به خود اختصاص میدهند. شرکتهای سازنده لنز و دوربین نیز سرمایهگذاری فراوانی در دوربینهای بدون آینه کردهاند و به نظر در آیندهی نزدیک باید منتظر حکمرانی دوربینهای بدون آینه در صنعت عکاسی باشیم.
در این مقاله تفاوتهای ساختاری و قابلیتهای دوربینهای بدون آینه و DSLR را بررسی و مقایسه میکنیم.
چرا در دوربین عکاسی از آينه استفاده شد؟
دوربین از یک اتاق تاریک ساخته شده که نور از یک روزنه وارد آن میشود و سپس به صفحهی حساس به نور میرسد.
در طی فرایند قبل از نوردهی (Exposure)، عکاس نیاز دارد ترکیببندی مناسب را انجام داده و روی سوژه فوکوس کند.
ترکیببندی مستلزم این است که زاویه دید عکاس منطبق بر تصویر ورودی به دوربین باشد و از آن جایی که اتاق تاریک باید از نظر ورود نورهای مزاحم کاملاً ایزوله باشد، در هر دورهای دوربینها به شکلی خاص انجام این کار را فراهم میکردند.
تا قبل از تعبیهی آینه به شکل امروزی روشهای دیگری برای ترکیببندی و منظریابی در دوربینهای عکاسی به کار گرفته میشد. برای مثال در دوربینهای اولیه تصویر مستقیما با عبور از عدسی (لنز ) بر روی شیشهی مات در انتهای دوربین نقش میبست. این تصویر برعکس بود. بعدها دوربینهای دولنزی ساخته شدند که یک لنز در بالای لنز اصلی برای منظریابی داشتند.
-
- در یوتیوب مستر دوربین ببینید؛ دوربینهای عکاسی چگونه کار میکنند؟
دوربینهای دولنزی و همینطور رنج فایندرها به دلیل اختلاف منظر تصویر دیدهشده از منظریاب و تصویر ثبتشده بر روی صفحهی حساس به نور نیاز به دقت بالاتری در استفاده دارند.
با ورود دوربینهای تکلنز انعکاسی (Single Lens Reflex) که به اختصار SLR نامیده میشوند تحول عظیمی در صنعت عکاسی ایجاد شد و در مدت زمان کوتاهی این نوع از دوربینها به استاندارد عکاسی حرفهای و آماتوری تبدیل شدند.
دوربینهای SLR به عکاس این اجازه را میدادند که از طریق لنز اصلی به منظریابی بپردازد و در عینحال در سریعترین زمان ممکن منظرهی پیشروی خود را ثبت کند.
در دوربینهای DSLR یک آینه با زوایهی 45 درجه در مسیر ورود نور و بعد از لنز اصلی تصویر را به سمت یک منشور یا آینهی پنجوجهی بازتاب میدهد و در نهایت نمایش تصویر در منظریاب دوربین صورت میگرفت.
این نوع طراحی حجم کلی دوربین، سرعتعمل در ثبت عکس و موارد بسیار دیگری را تحت تاثیر قرار داد و از آن پس به طراحی مرسوم و متداول دوربینهای آنالوگ و دیجیتال تبدیل شد.
گذار به دنیای دیجیتال
شرکتهای تولید کنندهی دوربین کمکم به جای استفاده از فیلم به سمت استفاده از سنسورهای دیجیتال رفتند و دوربینهای SLR تبدیل به دوربینهای Digital SLR شدند.
ساختار دوربینهای دیجیتال همان ساختار سنتی دوربینهای SLR است. با این تفاوت که به جای فیلم در آنها از سنسور استفاده میشود.
شاید بتوان گفت که بیشترین سیر تحول در دنیای عکاسی در همین مقطع دیجیتال شدن دوربینهای SLR رقم خورد. اتفاقی که مسیر عکاسی و تجربهای که عکاسان کهنهکار و نیز تازهکار به دست میآوردند و حتی سبکهای عکاسی را دستخوش تغییرات زیادی کرد.
دوربینهای بدون آینه تقریبا از ابتدای دوران دیجیتال به صورت محدود در بازار وجود داشتند. اما در سالهای اخیر شاهد رشد شدید تولید دوربینهای بدون آینه و روی آوردن شرکتهای بزرگ صنعت عکاسی به تولید این نوع از دوربینها بودهایم. ورود بیش از پیش دوربینهای بدون آینه به بازار این حقیقت را که دوربینهای بدون آینه قرار است نمایندهی نسل جدید فناوریهای عکاسی باشند و خود را برای بازنشسته کردن دوربینهای DSLR آماده کردهاند بیش از پیش پررنگ کرده است.
در ادامه دوربینهای بدون آینه و DSLR را از جنبههای مختلف با یکدیگر مقایسه میکنیم.
۱. ابعاد و ارگونومی
وقتی به یک دوربین بدون آینه نگاه میکنید در نگاه اول توجه شما به جثهی کوچک آن جلب خواهد شد.
دوربینهای بدون آینه نسبت به دوربینهای DSLR کوچکتر هستند. دلیل این موضوع حذف آینه و ساختار منظریاب اپتیکی است.
دوربینهای DSLR با توجه به ابعاد بزرگتر خود برای قرارگیری در دستان بزرگ ابعاد مناسبی دارند ولی به همان اندازه سنگینتر هستند و حمل آنها سخت خواهد بود. در مقابل دوربینهای بدون آینه بسیار کوچکتر هستند و همین باعث شده وزن کمتری نیز داشته باشند.
لبته لازم به ذکر است که کمپانیهایی مانند پاناسونیک و لایکا به کوچک بودن ابعاد توجهی ندارند و حتی بعضی دوربینهای بدون آینهی این شرکتها از DSLRها هم بزرگترند. همچنین با معرفی دوربینهای حرفهای بدون آینه مانند R3 کانن یا Z9 نیکون دیگر نباید تنها ابعاد کوچک را مدنظر قرار داد.
نکتهی بسیار مهمی که باید به آن اشاره کرد بحث عکاسی در شرایطی است که عکاس نیاز دارد کمترین حساسیت را ایجاد کند.
خواهناخواه ژانرهایی در عکاسی وجود دارند که ممکن است در آنها عکاس نیاز به جلب توجه کمتری حین عکاسی داشته باشد. در این شرایط عکاس باید تا میتواند از روشهایی استفاده کند که مردم در مقابل دوربین او با همان حس و حال واقعی خودشان قرار گیرند.
برای مثال در عکاسی مستند اجتماعی یا عکاسی خیابانی و ژانرهای مشابه، مردم با دیدن دوربین ممکن است عدم تمایل خود را برای ثبت عکس اعلام کنند. یا این که از حال و هوایی که در آن هستند خارج شده و به دوربین لبخند زده یا عکسالعملی ناگهانی نشان دهند.
در این شرایط ابعاد کوچکتر دوربین میتواند کمک زیادی در جلب توجه کمتر عکاس داشته باشد و باعث شود که عکاس با آسودگی بیشتری اقدام به ثبت تصاویر مد نظر خود کند. دوربینهایی مانند سری X فوجی یا سری M لایکا برای این هدف بسیار مناسباند.
۲. منظریاب و مصرف انرژی
مصرف انرژی در حالت آماده به کار در دوربینهای DSLR به دلیل استفاده از منظریاب اپتیکال چیزی نزدیک به صفر است. اگر بخواهیم میزان مصرف برق در این دوربینها حین منظریابی/ترکیببندی را محاسبه کنیم، فقط سیستم نورسنجی، موتور فوکوس و نمایشگر اطلاعات تعبیه شده درون منظریاب در آن لحظه در حال مصرف برق هستند.
حسگر قرار گرفته در اطراف چشمی منظریاب، حضور عکاس در هنگامی که چشم خود را روی منظریاب میگذارد را تشخیص داده و مانیتور اصلی را خاموش میکند. برخی دوربینها نیز مانیتور اصلی خود را به شکل پیشفرض همیشه خاموش نگه میدارند و اطلاعات مهم را از طریق مانیتور دوم نمایش میدهند.
شرکتهای تولید کننده تمام تلاش خود را انجام دادهاند که این دوربینها در مواقعی که عکاسی نمیکنند هیچ مصرف انرژی اضافهای نداشته باشند و در کوتاهترین زمان به حالت خواب بروند.
در نقطهی مقابل، دوربینهای بدون آینه برای نمایش تصویر مجبورند سنسور را همیشه روشن نگه دارند و تصویر را از طریق مانیتور اصلی و یا مانیتور دومی که تحت عنوان منظریاب دیجیتال روی آنها قرار دارد نمایش دهند. البته این منظریاب در زمانی که چشم شما بر روی آن قرار ندارد خاموش است.
منظریاب دیجیتال و همینطور ظرفیت کمتر باتری در بدون آینههای کوچکتر باعث شده این دوربینها عمر باتری کمتری نسبت به دوربینهای DSLR داشته باشند.
منظریاب دیجیتال برخلاف نوع اپتیکال میتواند برخی موارد مثل تراز سفیدی (White Balance)، تغییرات نورسنجی و … را نمایش دهد و دید بهتری از تغییرات اعمال شده در عکس را قبل از ثبت به عکاس ارائه کند.
یکی از مهمترین چالشهای منظریابهای دیجیتال، کیفیت خروجی آنها در مقابل منظریاب اپتیکال است. هرچند که در زمان نگارش این مطلب دوربینهای بدون آینه دارای منظریابهایی با تفکیکپذیری بالا هستند ولی ایراد بزرگی که هنوز وجود دارد اختلاف در نمایش تصویر ثبت شده و تصویر نمایش داده شده از طریق منظریاب دیجیتال است.
در منظریاب دیجیتال ممکن است به دلیل مشکلات و یا ضعف در نمایش پهنهی نوری، رنگی و حتی کنتراست، تصویر نمایش داده شده با تصویر ثبت شده اختلاف داشته باشد و همین اختلاف باعث شود عکاس تنظیماتی اشتباه را برای نورسنجی اعمال کند.
همچنین در منظریابهای دیجیتال یک تاخیر (Lag) در نمایش لحظهای تصاویر وجود دارد. چرا که تصویر از لحظهی ثبت توسط سنسور تا نمایش روی مانیتور مسیر پردازش را طی میکند که همین عامل باعث صرف زمانی کوتاه میشود که ممکن است عکاس را در انتخاب زمان مناسب فشردن دکمهی شاتر با مشکل مواجه کند.
شاید با خودتان فکر کنید که منظریاب اپتیکال در دوربینهای DSLR برندهی این بازی در این مرحله باشند، اما برای نتیجهگیری نباید عجولانه تصمیم گرفت.
با تمام خوبیهایی که برای منظریاب اپتیکال میتوان متصور بود اما ایراداتی ساختاری وجود دارد که تجربهی عکاسی را تحت تاثیر قرار میدهد.
برای مثال اکثر منظریابهای اپتیکال در دوربینهای DSLR ارزانقیمت و اقتصادی، پوشش کاملی از کادر نهایی ندارند و این یعنی عکاس بخشی از محیط اطراف کادر را در منظریاب نمیبیند.
مشکل دیگر در عکاسی پیاپی خودش را نشان میدهد. زمانی که آینه با هر بار بالا آمدن منظریاب را کور (مسدود) میکند. در این لحظه عکاس هیچچیز را از طریق منظریاب نمیبیند. اگر عکاس ورزشی/خبری باشید باید به شکل پیاپی از سوژه مورد نظر عکاسی کنید تا هیچ لحظهای را از دست ندهید.
ضعف بعدی منظریابهای اپتیکال، مشکل نشت نور است. گاهی به دلیل کنترل کیفیت ساخت پایین در شرکت سازنده، گرما، استهلاک یا ضربههایی که در اثر عکاسی به مرور به آینه وارد میشود، شکل آینه از حالت طبیعی خارج شده و باعث میشود که آینه در هنگام بالا رفتن نتواند منظریاب را به شکل کامل ایزوله کند. در چنین شرایطی نور از محلی که کامل مسدود نشده وارد و روی نورگیری و عکس ثبت شده تاثیر منفی میگذارد. هر چند که این مورد بسیار به ندرت اتفاق میافتد و بهتر است در انتخاب چندان مورد توجه نباشد.
این ایراد بیشتر در عکاسی با نوردهیهای طولانی (Long Exposure) خودش را نشان میدهد و میتواند به شدت آزاردهنده باشد. در دوربینهای DSLR میتوان با پوشاندن منظریاب از بروز این مشکل جلوگیری کرد. ابزاری برای این کار روی بند دوربین تعبیه شده است.
دوربینهای بدون آینه اما مشکلات گفته شده در مورد منظریابهای اپتیکال را ندارند و از این حیث برتری ویژهای نسبت به دوربینهای DSLR خواهند داشت.
۳. فوکوس
دوربینهای بدون آینهی اولیه از همان روشی برای فوکوس استفاده میکردند که در دوربینهای کامپکت وجود داشت. سیستمی که بهعنوان سیستم فوکوس تشخیص کنتراست (contrast-detect AF) شناخته میشود.
این سیستم فوکوس با استفاده از اطلاعات دریافتی از سنسور اصلی به عنوان معیاری برای اندازهگیری بیشترین میزان کنتراست (اختلاف رنگی یا نوری بین دو نقطه یا ناحیه در عکس) فوکوس را انجام میدهد. در این روش تصویر نهایی توسط همان سنسوری که فوکوس را انجام میدهد ثبت میشود و به همین دلیل فوکوس دقت بالایی دارد.
اما مشکل این جاست که این سیستم فوکوس تا حدی ناکارآمد است. چرا که دوربین مجبور است عدسی فوکوس را بیش از اندازه (مدت زمان بیشتری) جابجا کند تا بتواند نسبت اختلاف کنتراست در منظرهی مقابل را پیدا و روی آن فوکوس کند. این مسئله در دوربینهای کامپکت با لنزهای کوچک که اِلمانهای داخلی کمتر و سبکتری دارند مشکل چندانی ایجاد نمیکند، اما در دوربینهای بدون آینه که سنسور و لنزهایی بزرگتر با عدسیهای سنگینتر و پیچیدهتری دارند باعث میشود فوکوس کنتراستی تا حدی آهسته و همراه با خطا باشد.
فوکوس در دوربینهای DSLR به روش دیگری انجام میشود که به فوکوس تشخیص فاز (phase-detection AF) معروف است.
فوکوس تشخیص فاز بسیار سریعتر از نوع کنتراستی است. اما از سوی دیگر از نظر فنی ممکن است این نوع فوکوس کم دقت باشد. چرا که سنسور فوکوس و سنسور ثبت عکس به شکل جداگانه و در دو محل مختلف از دوربین قرار دارند. اما با این حال سرعت فوکوس در این روش زیاد است.
در دوربینهای بدون آینهی اولیه امکان استفاده از سنسور تشخیص فاز روی سنسور ثبت عکس نبود زیرا مانع از رسیدن نور به سطح آن میشد. به همین دلیل دوربینهای بدون آینه در ابتدا نمیتوانستند از نظر سرعت فوکوس با دوربینهای DSLR رقابت کنند.
در نهایت اما شرکتهای سازندهی دوربین بالاخره توانستد راهی پیدا کنند که سنسور فوکوس تشخیص فاز را با سنسور اصلی دوربین ترکیب کنند. به این ترتیب که در دوربینهای بدون آینه برای فوکوس سریع از سنسور تشخیص فاز و برای دقت، از فوکوس کنتراستی استفاده شد.
در حال حاضر شرکتهای کانن و نیکون در دوربینهای DSLR و دوربینهای بدون آینه از روشهای متفاوتی برای فوکوس خودکار استفاده میکنند.
به عنوان مثال دوربین Nikon D850 از فوکوس تشخیص فاز در حالت عکاسی از منظریاب اپتیکال و از فوکوس کنتراستی در حالت نمای زنده (Live View) استفاده میکند. در حالی که دوربین بدون آینهی Nikon Z6 II دارای یک سیستم تشخیص فاز ترکیبی با سنسور اصلی است که هم در منظریاب و هم در حالت نمایزنده قابل استفاده است.
نیکون همچنین سیستم فوکوس خودکار استفاده شده در دوربین بدون آینه Z6 را در مدل D780 قرار داده و از این رو، تکنولوژی آن فقط محدود به دوربینهای بدون آینه نیست.
در طرف دیگر شرکت کانن از سیستم تشخیص فاز Dual Pixel CMOS AF خود در هر دو ردهی DSLR و بدون آینه استفاده میکند. برای مثال دوربین Canon EOS 5D Mark IV هم در عکاسی از منظریاب و هم از طریق نمای زنده (از طریق سنسور اصلی) از فوکوس تشخیص فاز بهره میبرد.
دوربینهای بدون آینهی اولیهی کانن مثل سری EOS R و EOS RP از نسخهی پیچیدهتر سیستم فوکوس Dual Pixel CMOS AF برای عکاسی از منظریاب و نمایشزنده استفاده میکردند.
با این حال همه چیز تغییر کرده و شرکت کانن با معرفی مدلهای Canon EOS R5 و R6، سیستم فوکوس جدیدتر Dual Pixel CMOS AF II را در آنها گنجانده که نسل بعدی سیستمهای فوکوس خودکار این شرکت محسوب میشود. استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی در کنار سیستمهای فوکوس جدیدی که در دوربینهای بدون آینه به کار میروند منجر به عملکرد فوقالعاده این دوربینها در فوکوس خودکار شده است. تا این حد که دوربینهای بدون آینه کمپانیهای مختلف میتوانند چشم پرندگان را در زمان پرواز ردیابی و روی آن فوکوس کنند!
در حال حاضر بسیاری از عکاسان ورزشی به جای استفاده از دوربینهای بدون آینه همچنان از دوربینهای DSLR استفاده میکنند. اما با پیشرفتهای اخیر دوربینهای بدون آینه این گروه از عکاسان میتوانند بدون دغدغه به دوربینهای بدون آینه مهاجرت کرده و با آنها به عکاسی بپردازند. دوربینهایی که زمانی برایشان کاملاً نامناسب بود.
۳. عکاسی در سکوت
تابستان سال 1398 من از طرف ادارهی کل ارشاد اسلامی استان محل سکونتم به عنوان دبیر بخش جشنوارهی استانی تئاتر انتخاب شدم. اولین وظیفهی من این بود که چندین عکاس را برای عکاسی از اجراهای تئاتر تربیت و آماده کنم.
در عکاسی تئاتر، مخصوصاً اگر اجرا در سالن کوچکتری انجام شود، استفاده از دوربین DSLR میتواند به کابوس گروه تئاتر تبدیل شود. تا این حد که کافی است یک عکاس ناشی را برای عکاسی از یک اجرای تئاتر قرار دهید تا همه چیز را به هم بریزد.
سکوت اولین و مهمترین خواستهی کارگردانها از من بود و من در فرصتی 2 ماهه مجبور بودم تمامی موارد را به تیمی که برای این کار انتخاب شده بودند آموزش دهم.
متاسفانه دوربینهای DSLR در کنترل صدای عکاسی آنچنان که باید موفق نیستند و تمام آنچه که میتوان انجام داد این است که از حالت کمصدای شاتر/آینه (به شرط موجود بودن این قابلیت در دوربین) استفاده کرد.
در این حالت (حالت شاتر/آینهی کمصدا) دوربین سعی میکند آینه را با سرعت کمتری بالا ببرد که صدای کمتری تولید کند. اما همهی ما میدانیم که عکاسی یعنی ثبت لحظه و هیچ تاخیر یا کندی در این روند قابل قبول نیست. البته در این حالت نیز همچنان مقداری صدا از دوربین شنیده میشود.
دوربینهای بدون آینه به دلیل نبود مکانیزم آینه و همچنین توانایی استفاده از شاتر الکترونیک میتوانند بدون هیچ صدایی عکاسی کنند و در این مورد گوی سبقت را از دوربینهای DSLR بربایند.
۴. عملکرد و قابلیتهای عکاسی
دوربینهای عکاسی DSLR و بدون آینه بسته به مدل و برند میتوانند تعداد محدود یا زیادی از قابلیتهای عکاسی را داشته باشند. ولی چیزی که بین تمامی این دوربینها مشترک است قابلیتهای پایهی عکاسی است.
یعنی شما همانگونه که با دوربینهای DSLR میتوانید از تنظیمات دستی یا سایر تنظیمات موجود استفاده کنید در دوربینهای بدون آینه نیز به همان موارد دسترسی دارید. اما تفاوتهای ساختاری دوربینهای DSLR و بدون آینه در برخی از قابلیتهای عکاسی، مثل سرعت عکاسی پیاپی، تاثیرگذار است.
در دوربینهای DSLR به دلیل وجود اجزای مکانیکی، سرعت عکاسی پیاپی با محدودیتهای زیادی همراه است. چرا که برای هر عکس، مجموعهی آینه و شاتر باید یک بار باز و بسته شوند و این روند به صورت پیاپی ادامه یابد.
فارغ از سروصدای زیاد و لرزشی که ایجاد میشود، عکاس به دلیل کور شدن منظریاب (همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد) با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد.
دوربینهای ردهبالای DSLR برای اینکه بتوانند تعداد فریمهای بیشتری در ثانیه ثبت کنند آینه را به شکل کامل بالا برده و فقط شاتر را باز و بسته میکنند. در این حالت عکاس به هیچ شکل امکان استفاده از منظریاب را نخواهد داشت.
دوربینهای بدون آینه اما با تکیه بر شاتر الکترونیک میتوانند در طی انجام عکاسی پیاپی تصویر را به عکاس نمایش دهند. دوربینهای بدون آینه از نظر سرعت عکاسی و تعداد فریمهای ثبتشده در هر ثانیه نیز از دوربینهای DSLR قویتر ظاهر میشوند.
۵. فیلمبرداری
دوربینهای بدون آینه در زمینه فیلمبرداری به دو دلیل برتری قابل توجهی نسبت به دوربینهای DSLR دارند؛ طراحی این دوربینها کاملا متناسب با نمایش زنده (Live View) مداوم است و علاوه بر این شرکتهای سازندهی دوربین بهترین ویژگیها و عملکرد فیلمبرداری را در دوربینهای بدون آینه متمرکز کردهاند.
فیلمبرداری با دوربینهای عکاسی با لنز قابل تعویض در دوران دوربینهای DSLR آغاز شد. دوربین Nikon D90 فیلمبرداری HD را وارد بازار کرد و بعد از آن Canon EOS 5D Mark II جزو اولین دوربینهای DSLR بود که از آن به طور جدی در دنیای فیلمبرداری و فیلم سازی حرفهای استفاده شد.
برای دوربینهای DSLR امروزی ضبط ویدیو یک ویژگی استاندارد است و دوربینهایی مثل Nikon D5, D850 و Canon EOS 5D Mark IV ضبط ویدیوهای 4K را در اختیار کاربران قرار میدهند.
با این وجود مشکل دوربینهای DSLR در فیلمبرداری این است که طراحیشان چندان مناسب ضبط ویدئو نیست. در واقع این دوربینها برای ضبط ویدیو یا نمایش زنده، آینهی خود را بالا برده و قفل میکنند تا سنسور به شکل مداوم نورگیری کند.
مشکل دیگر دوربینهای DSLR در فیلمبرداری این است که این دوربینها برای فوکوس به سیستم تشخیص فاز وابسته هستند که توسط یک سنسور جداگانه در هنگام منظریابی عمل میکند و در هنگام نمایش زنده یا فیلمبرداری غیرفعال است.
این در حالی است که شرکت Canon برای رفع این مشکل در دوربینهای خود سیستم فوکوس تشخیص فاز را با سنسور تصویر یکپارچه کرده است، اما نیکون فقط در مدل Nikon D780 چنین قابلیتی دارد و دوربینهای DSLR نیکون فقط میتوانند به فوکوس کنتراستی که بسیار آهسته است تکیه کنند.
در سمت مقابل سازندگان دوربینهای بدون آینه سالهاست که تلاش میکنند که سیستم فوکوس خودکار روی سنسور اصلی را با قابلیتهای بهتری نسبت به دوربینهای DSLR بسازند.
سونی با عرضهی دوربینهای بدون آینهی فول فریم خود که توانایی ضبط ویدئو 4K را داشتند تحول بزرگی را در این زمینه به وجود آورد. در چند سال اخیر نیز کانن و نیکون به طور جدی به تولید دوربینهای بدون آینه روی آوردهاند که قابلیتهای بسیار جذابی در زمینه فیلمبرداری دارند. کانن با معرفی مدل Canon EOS R5 قابلیت ضبط ویدیوهای 8K را ارائه داد. هر چند که در تستهای بیشتر مشخص شد که این دوربین فقط حدود 20 دقیقه میتواند به صورت مداوم در حالت 8K فیلمبرداری کند و با گذشت این زمان سنسور بیش از اندازه داغ خواهد شد. هر چند که به نظر مشکل دوربین Canon EOS R5 مانع بزرگی بر سر راه دوربینهای بدون آینه نیست. چرا که دوربین سونی A1 میتواند مدت زمان بیشتری را به فیلمبرداری با رزولوشن 8K بپردازد.
با این تفاسیر اگر زیاد از قابلیت فیلمبرداری استفاده نمیکنید دوربینهای DSLR برای شما مناسب خواهند بود. اما اگر فیلمبرداری بخش مهمی از کار شماست بهترین انتخاب دوربین بدون آینه است.
توجه داشته باشید که فقط دوربینهای بدون آینه نیستند که پیشرفت کردهاند. لنزهای دوربینهای بدون آینه نیز از تکنولوژیهای پیشرفتهتری نسبت به همتایان خود که برای دوربینهای DSLR طراحی شده بودند برخوردارند.
فناوری فوکوس خودکار موتورهای پلهای به لنزهای مدرن اجازهی فوکوسی نرم، پیوسته و بیصدا را هنگام فیلمبرداری میدهد.
۶. لرزشگیر و ثبات تصویر
در دوربینهای DSLR وظیفهی ثبات تصویر به عهدهی عدسی تثبیتکننده (لرزشگیر) در لنز است. البته مدلهای کمشماری از دوربینهای DSLR لرزشگیر یا تثبیتکننده را در سنسور تعبیه کردهاند. اما این روش چندان در این دوربینها رایج نیست.
برای همین عکاس برای عکاسی در نور کم یا فواصل کانونی بلند به شدت به کیفیت لرزشگیر لنز انتخابی خود وابسته است و در صورت داشتن لنزی بدون لرزشگیر نمیتواند روی چنین قابلیتی در دوربین DSLR خود حساب کند.
دوربینهای بدون آینهی جدید اغلب دارای لرزشگیر و تثبیتکنندهی داخل بدنه هستند و میتوانند در کنار لنزی با قابلیت لرزشگیری (Stabilizer)، تا چندین استاپ در نور کم تصاویر را تثبیت کنند.
چنین قابلیتی به عکاس این توانایی را میدهد که با کمترین ترس از انتخاب لنز (حتی اگر لرزشگیر نداشته باشد) روی این قابلیت داخلی دوربین خود حساب کند.
از سوی دیگر یکی از چالشهای عکاسان طبیعت و آسمان شب بحث لرزش آینه و شاتر و تاثیر آن در عکس ثبت شده است. به شکلی که عکاس برای خنثی کردن این عوامل مجبور به استفاده از تکینکها یا قابلیتهایی مثل قفل آینه (Mirror Lock-Up) خواهد بود.
مشکل از جایی سرچشمه میگیرد که آینه در هنگام بالا رفتن ضربهای به بدنه وارد کرده که احتمال تار شدن جزئی عکس را بیشتر میکند.
راهحل چنین مشکلی در دوربینهای DSLR استفاده از تایمر 2 ثانیه یا ریموت/دکلانشور برای خنثی کردن تکان حاصل از فشردن دکمهی شاتر و فعال کردن قفل آینه برای فاصله انداختن بین بالا رفتن آینه و ثبت عکس است.
در سمت مقابل دوربینهای بدون آینه به شکل ذاتی این مشکل را ندارند و همین باعث میشود که چالش عکاس در حین عکاسی برای ثبت عکسی با کمترین تار شدگی و بیشترین جزئیات به کمترین حد خود برسد.
تنوع لنز در دوربینهای بدون آینه
تا قبل از ورود کمپانیهایی مانند کانن و نیکون به عرصهی تولید دوربینهای بدون آینه، سونی با دوربینهای سری آلفای خود بر این بازار حکمرانی میکرد. اما سونی لنزهای متنوعی را برای بودجههای مختلف به بازار عرضه نکرد.
عموماً عکاسان برای انتخاب و یا مهاجرت به یک برند به بازه فواصل کانونی و تعداد لنزهای قابل پوشش آن برند نگاه میکنند. هرچند سونی تلاش کرده که طیف قابل قبولی از لنزها را ارائه کند اما قیمت بالای آنها کار را برای عکاسان آماتور و نیمهحرفهای سخت میکند.
کانن و نیکون با تولید دوربینهای بدون آینه از دهانه (Mount) اختصاصی جدید رونمایی کردند. این دو شرکت قصد دارند کمکم لنزهای قدیمی را بازنشسته و روی تولید لنزهای جدید با تکنولوژیهای بهروز و تنوع بالا تمرکز کنند.
کانن و نیکون در ماههای اخیر خبر توقف تولید تعدادی از لنزهای مخصوص دوربینهای DSLR خود را اعلام کردند. از سوی دیگر در لنزهای جدید این دو شرکت که برای دوربینهای بدون آینه تولید میشوند شاهد کیفیت اپتیکی بسیار بالایی هستیم که مشابهشان در لنزهای دوربینهای DSLR کمتر وجود دارد.
همچنین عکاسان میتوانند با استفاده از یک مبدل استاندارد، لنزهای قدیمی خود را در این دوربینها به کار برده و دغدغهای بابت استفاده از لنزهای قدیمی خود نداشته باشند.
- در یوتیوب مستر دوربین ببینید؛ آنچه که باید از دهانهها (Mount) و مبدلها بدانید
البته چنین مبدلی برای دوربینهای سونی هم وجود دارد که بتوان از لنزهای دیگر برندها مثل کانن روی سری آلفا استفاده کرد. اما به دلیل این که این لنزها به شکل استاندارد برای این برند ساخته نشدهاند گاهی رسیدن به کیفیت و یا وضوح بهینه امکانپذیر نیست.
جمعبندی
طرفداران متعصب دوربینهای بدون آینه راجع به معایب دوربینهای DSLR بحث میکنند. اما این یک نبرد یک طرفه نیست. دوربینهای DSLR در کنار معایب و کاستیهایشان مزایایی نیز دارند.
آنها بزرگ و حجیم هستند، با لنزهای بزرگ بهتر کار میکنند و فضای بیشتری برای دکمههای فیزیکی و ناوبری در منو و تنظیمات دارند. بنابراین نسبت به رابط کاربری لمسی دوربینهای بدون آینه زمان کمتری را برای مرور منوها و انجام تنظیمات صرف میکنید (مخصوصاً در مواقع بارندگی یا سرمای زیاد که دستکش در دست دارید).
شارژ باتری دوربینهای DSLR به جای نصف روز احتمالاً در تمام روز شما را همراهی خواهد کرد.
منظریاب اپتیکال یکی دیگر از مزایای دوربینهای DSLR است. کاربردان دوربینهای بدون آینه ممکن است زیاد به آن اهمیت ندهند اما طرفداران DSLR هرگز آن را با یک منظریاب دیجیتال، هرچقدر هم که خوب باشد، عوض نمیکنند.
در سمت مقابل بدنهی دوربینهای بدون آینه کوچکتر است و اگر با دقت بدنه و لنز را انتخاب کنید میتوانید با انتخاب لنزهایی کوچک وزن تجهیزات تصویربرداری خود را تا حد زیادی کاهش دهید. اگرچه ممکن است فقط در دوربینهایی با سنسور میکرو چهار سوم (MFT) بتوانید چنین گزینههایی پیدا کنید زیرا دوربینهای بدون آینه با سنسور APS-C لنزهایی با ابعاد دوربینهای DSLR ارائه میدهند.
اگر یوتیوبر، اینستاگرامر، اینفئولنسر یا وبلاگنویس هستید، یک دوربین بدون آینه مثل Canon EOS M50 یا Olympus PEN-EPL9 برای شما گزینهی ایدهآلی است. این دوربینهای جمعوجور از مانیتورهای چرخان استفاده میکنند و عملکرد قابل قبولی در عکاسی و فیلمبرداری دارند.
اگر فیلمبردار یا فیلمساز حرفهای یا نیمه حرفهای هستید باز هم دوربینهای بدون آینه برای شما مناسب هستند. دوربینهای بدون آینهای مثل سری A7 سونی، سری R کانن و سری Z نیکون هم در عکاسی و هم در فیلمبرداری عملکرد بسیار مناسبی دارند و تقریبا تمام نیازهای یک عکاس یا فیلمبرداری حرفهای را برآورده میکنند.
بازار به سمت دوربینهای بدون آینه در حال حرکت است. اما دوربینهای DSLR هنوز محبوب هستند و افراد زیادی دوست دارند که طراحی این دوربینهای قدیمی مقاوم و سازگار برای همیشه ادامه داشته باشد.
منبع: Digital Camera World